خستم

خدایا بسسسسسسسسسسسه دیگه :"""""""""""""

بـــــریدم :""""""""""""

دلم گرفته...

دلم خیلی گرفته...

بعضی وقتا هم خالی میشه

هررررری میریزه پایین

میلرزه

میسسسسسوزه

میشکنه...

ولی خب چاره چیه؟

جز صبر....

جز اینکه هر دفه حواسمو ب ی چیزی پرت کنم ک اشکای جمع شده تو چشمام ، نریزه پایین

زور بزنم تا بتونم بضغمو بخورم...

شب گریه ها...

تنهاییا...

بخشیدنا...

بعضی وقتا ب کارای خودم فک میکنم... تو گذشته...

ب اینکه اشک کیو در اوردم ک اینجور اشکم درمیاد؟

تو اوج مظلومیت...

فقط ب دو تا جواب میرسم...

بگذریم...

*

خدایا ؟؟

دستمو بگیر :""""...

سوال خصوصی !

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

یه چیز باحال :)

میخوام چن تا لینک بذارم واست که قسمتای حذف شده ی تایتانیکو ببینی :)

همونایی ک خود جیمز کامرون حذف کرده :!

اولیش اینجاس :)

رز میگه : میتونم باهات حرف بزنم؟ جم میگه آره :))

رز  میگه خصوصی :)))))))))))

بیچاره سنگ کوب کرده خب :))

****

آرزوی رز :) 

البته این لینک باز نمیکنه ، هر وخ خودم اومدم پیشت ، با فیلترشکن واست باز میکنم

خعععلی باحاله :) 

***

اینجا همون شبه ک باهم رفتن مهمونی رقصیدن ، موقه برگشت

این آهنگم همونه ک فردا عصر دم غروب ، جلو کشتی جک تو گوش رز زمزمه میکنه

و موقعی ک کشتی غرق شده و رز رو تیکه چوب خوابیده و منتظر برگشتن قایق هاس ، زیر لب میخونه...

دارن شعر میخونن که

ژوزفین بیا تو ماشین پرواز من

اون رفت بالا... اون رفت بالا...

اینجا :) 

اینجا کتشو بهش پس میده ، میگه من باید برم،  بعد نگاه آسمون میکنه به جک میگه ببین ، چقد قشنگه ستاره هارو ، چقد کوچولوان و و یه سری چیزا میگه من نفهمیدم J

بعد جک میگه تو داری اشتبا میکنی ، تو هم یکی از اون ستاره هایی... یه ستاره که  لباس بلند پوشیده

رز میزنه زیر خنده J

یهو رز میگه نگا کن ، یه ستاره ( تو آسمون یه خطی رد میشه )

جک میگه یه ستاره دمباله داره

بعد شورو میکنه توضی دادن ک (فک کنم اینو میگه !!! ) ک وقتی هوا صافه تو آسمونه یا یه همچین چیزی شایدم میگه هر وقت تو یکیشونو

رز میگه من دوسشون دارم و بعدم میپرسه : آرزو کردی؟؟

بعد جک زل میزنه بهش میگه : تو رو آرزو کردم ... J

بعد رز همینجور ک داره بهش نگا میکنه و ، میگه چیزای دیگه ای هم بود ...

و خنده جک هم حو میشه...

بعدم خدافظی میکنه و میدوئه میره تو طبقه خودشون... همونجا ک تابلو زده...

***********

یه قسمتش هست اونجایی ک دارن از دست نوچه هالک فرار میکنن و میرن تو کوره زغال، وقتی از کارگرا رد میشن ، 

از دود و بخار رد میشن ، قبل از ورودشون به انبار ، رز داره جلو میدوئه، جک دستشو میکشه نگهش میداره و اونجا هم همو میبوسن...

بصورت پیشرفته ! 

****

****

بعد اینکه کشتی میخوره به یخ ، همه وایمیسن نگا کنن، این دوتا سرشونو میدن بیرون ببینن کجای کشتی خراب شده ، رز یه تکه یخ میندازه تو یقه جک !

****

اینجا جک میزنه دخل نوچه هالک رو میاره :) 

اینجو 

****

اینجا ، وقتیه ک دارن نجات یافته هارو میبرن تو کشتی جدید 

اینجا رو کلیک کن 

تا الان هرچی دیدی ، حذف شده بود

این یکی تیکه آخ فیلم با یه روایت دیگست

وقتی رز میره گردنبد رو بندازه تو آب ، دخترش و لون یارو میبیننش ، میرن سمتش

الماس رو نشونشون میده

مرده میگه ننداز و این حرفا

هر وقت حجم مفت گیرت اومد ،  اینجا ببینش :)

فقط آخرشو فهمیدم ک میگه مستر لاوت تنها زندگیه ک ارزش داره

و میگه 

"make it ech day caunt"

تقریبا یه جمله مث این بود ک همگی باهاش سر میز شام مشروب خوردن

" make it caunt "

و جک همین جمله رو نوشت رو کاغذ داد ب رز و گفت کنار ساعت منتظرتم :)

این تیکه از فیلم مث اینکه سال 2012 لو رفته :)

چن تا پایان واسه فیلم میسازه ، یکیش ک بیشتر ب فیلم میخوره ، انتخاب میکنه ! 

کیف کردی تایتانیک پژوهی رو ؟ :)

بعععله

قصد جانم کرده ای؟

جانم فدای قصد تو ...

شاعر هر چی لازم بود رو گفت ... من چی بگم؟

خصوصی :)

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

توقع!

وقتی دیدمش بهم گفت :

تو از زندگی ناراضیی و گله میکنی ، چون خیلی پر توقعی ...

اون لحظه یه لبخند زدمو حرفشو تایید کردم فقط...

امشب سر یه موضوعی ، یاد این حرفش افتادم....

کاش غر نزنیم ...

کاش پر توقع نباشیم ...

کاش زود قضاوت نکنیم...

کاش وقتی همه چیو نمدونیم ، قضاوت نکنیم...

کاش دل نشکنیم...

نگو ببخشید...

من هزار تا راه رو واسه حل مشکلم امتحان کردم... نشد

ولی نا امید نمیشم

باز ادامه میدم

شما هم اصصصلا احتیاجی ب معذرت خواهی نداری عشق داداشی :"*

چون اصصصلا کار اشتباهی نکردی 

خدا میخواد ببینه تا کجا تاب میارم...

این همه تو ذوق خوردنو...

این همه پا روی غرور گذاشتنو ...

این همه جواب نه شنیدنو...

تخت!

خیال تو تـخـت

خیال من تـخـت

بیا خیال هایمان را بگذاریم کنار هم

دو خیال تخت

شبیه تخت دو نفره...

حسن غلامعلی فرد